۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

مصاحبه "مایکل امرسون" بازیگر نقش "بنجامین" لاینس در سریال گمشدگان


 
مصاحبه "مایکل امرسون" بازیگر نقش "بنجامین لاینس" در سریال گمشدگان با مجلهAccess Hollywood درباره پایان سریال

حالا که می تونی راحت راجب سریال حرف بزنی ، آیا از اینکه "بن" تا آخر تو سریال بود تعجب نکردی؟
مایکل: من اصلا انتظار نداشتم که "بن" تا پایان سریال به هر صورت حضور داشته باشه، در هر حال من از پایانی که برای "بن" به تصویر کشیده شد راضی بودم، یعنی یه جور در میانه شخصیت رو نگه داشتن، و کامل سرنوشتشو بیان نکردن .
  
تو قسمت آخر، تو هم نقش شخصیتی خوب رو بازی کردی و هم بد. سخت نبود برات این تغییرات ؟
نه زیاد، یعنی ما سالهای زیادی بود که داشتیم این کار و تو "لاست" می کردیم. بنابراین من فقط با جریان سریال پیش می رفتم، و هر چی برای شخصیت اتفاق می افتاد رو بازی می کردم و برام زیاد ناراحت کننده نبود که "بن" با شیطان پیمان بسته تو قسمت های قبل. فکر کنم اون فقط  سعی داشت زنده بمونه.
و فکر می کرد که با این پیمان می تونه به آرزوی همیشه گیش یعنی رهبری جزیره برسه.
بله این تنها چیزی بود که اون نمی تونست فراموش کنه.
  
قبل از پایان ، "هرلی " "جیکوب" جدید می شه، و "بن" در رتبه دوم قرار می گیره. برات عجیب نبود که" بن " نفر دوم بشه، یا شاید از روی استیصال بوده که راضی به هر پستی بشه.
من فکر کنم بن میخواست کاری رو انجام بده که براش ساخته شده. در طول یکی دو سیزن قبلی اون کم کم توقعاتشو تعدیل کرد. فکر کنم اون راضی بود نقش یک دستیارو بازی کنه اگر بنا باشه که نتونه کارها رو در دست بگیره و کاری هایی رو انجام بده که احساس می کنه باید انجام بشه.

شایدم به این خاطر که "هیوگو" در نقش نفر اول چندان تهدیدی حساب نمیشه
من فکر کنم "بن" یک تجلی خاصی از رهبریت مطلوب داشت و به این نتیجه رسید که شاید برای نفر اول چندان مناسب نیست. شاید نفر دوم بودن برای اون بهتر بود.

فکر می کنی چرا "بن" با بقیه به کلیسا نرفت؟

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۱, جمعه

White Ribbon



فیلم "روبان سفید" محصول کشور آلمان و به کارگردانی "میشائل هانکه " می باشد.داستان فیلم در روستایی در کشور آلمان قبل از آغاز جنگ جهانی اول اتفاق می افتد. معلم مدرسه به عنوان راوی فیلم از خاطرات گذشته خود در روستا می گوید ، خاطرات دهشتناکی که به قول معلم هنوز باور کردن آنها و این که چه کسانی مسبب آنها بوده اند سخت است. فیلم از جایی شروع می شود که دکتر دهکده که سوار بر اسب خود به خانه بر می گشت توسط تله ای که بر سر راهش گذاشته شده بود با اسب به زمین می خورد و راهی بیمارستان می شود. در ادامه ما شاهد روایت زندگی مردم دهکده هستیم که البته زندگی آنها با حوادثی دیگر نیز قرین می شود. کشیش دهکده فردی قانون مدار است که با کوچک ترین سرپیچی کودکان خود را تنبیه می کند، اون روبانی سفید را بر دست فرزندان خود می بندد که یاد آور معصومیت کودکانه آنها باشد. با نزدیک شدن به زندگی این افراد شاهد نوعی خشونت نسبت به فرزندان و زنان هستیم که دامنه این خشونتها تا سوء استفاده های جن*سی نیز می رسد. از طرفی حوادث ناگوار دیگری نیز برای روستا اتفاق می افتند، از مردن فردی در آسیاب روستا گرفته تا آتش گرفتن انبار غله و کور شدن کودکی کند ذهن.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

Big bang theory

http://persianisland.blogspot.com
سریال "انفجار بزرگ" محصول سال 2007 و شبکه "CBS" می باشد. داستان سریال درباره دو نابغه جوان فیزیک می باشد که با یکدیگر هم اتاقی می باشند، "لئونارد " دکترای فیزیک تجربی را در سن 24 سالگی گرفته و دلباخته دختری زیبا به نام "پنی " است که در واحد روبروی آنها زندگی می کند، "پنی " دختریست اجتماعی که عاشق بازیگر شدن است، ولی در حال حاضر به عنوان پیشخدمت در رستورانی مشغول به کار است. جذاب ترین شخصیت سریال"شلدون " می باشد،او که از سن یازده سالگی به دانشگاه راه پیدا کرده، دارای دو دکترا و یک فوق لیسانس، با گرایش فیزیک تئوریک است، "شلدون" چندان از روابط اجتماعی مخصوصا روابط دختر و پسری سر در نمی آورد، به جک ها تکه های دیگران نمی خندد، و کلا در عوالم و رویاهای هم سالان خودش سیر نمی کند، او به همه چیز از زاویه فیزیک و معادلات اثبات شدنی یا رد شدنی اش نگاه می کند، حتی هنر را نیز با منطق صفر و یک خود تفسیر می کند، برای هر چیز تعریفی دایرت المعارف گونه دارد، با لغات و تعاریفشان بازی می کند، وسواس دارد، عادات شخصیتی منحصر به فرد دارد، و وقتی این عادات روزانه به هر علتی دچار اختلال شود، به شدت عصبی می شود. این دو، دو دوست نابغه دیگر به نام"هاوارد" و "راژژ" دارند که مهندس هوا فضا می باشند، "راژژ" از هندوستان آمده و از صحبت کردن با دختر ها خجالت می کشد، "هاوارد" در عوض با وجود جثه کوچک و دماغ دراز خود با اعتماد نفس کامل با دختر ها حرف می زند اما به شکل فاجعه باری توسط آنها طرد می شود. این چهار دوست خصوصیات منحصر به فردی نیز دارند، که آنها را بیشتر از دیگران و مخصوصا دختر زیبای همسایه آنها متمایز می کند. این چهار دوست علاقه زیادی به شخصیت های کامیک بوک ها دارند، برای انها بت من یا سوپر من شخصیت های خیالی نیستند، و به گونه ای در باره آنها حرف می زند که انگار این شخصیت ها جزئی از زندگی آنها می باشند، از طرفی خصوصیات و رفتارهای این شخصیت ها را با روابط فیزیکی و نجومی مورد تخصص خود پیوند می دهند و ساعتها در باره اش بحث می کنند. علاقه مشترک دیگر آنها بازی های کنسول و یا آن لاین است و سرگرمی دیگر دیدن سریالهای علمی تخیلی و بحث های پیرامون آنها از "استار ترک "و کاپتان "کرک" گرفته تا " استار وارز" و " لوک اسکای واکر" .
http://persianisland.blogspot.com