فیلم " conformist" محصول سال 1970 و به کارگردانی "برناردو برتولوچی" از کشور ایتالیا می باشد. داستان فیلم درباره مردیست ضعیف النفس به نام "ژان لویس تریتیناننت" که در صدد اثبات وفاداری خود به نظام "فاشیست" است و در همین راه حاظر می شود که به فرانسه سفر کرده و استاد سابق خود را که اکنون به فرانسه گریخته و یک ضد فاشیست محسوب می شود را ترور نماید.او که به تازگی با دختری از طبقه متوسط جامعه ازدواج کرده تصمیم می گیرد ، که این ماموریت را با دوران ماه عسل خود در پاریس پیوند بزند.او در ملاقات با استاد خود به زن استاد علاقه مند می شود، و از طرفی برای کشتن استاد که او را از فلسفه ضد فاشیسم آگاه می کند تردید می نماید. در این میان "ژان لویس" به یاد خاطرات هراس ناک دوران بچه گیش می افتد.
این فیلم درباره خیانت، بزدلی و تاثیرات سوء استفاده های جن!سی در دوران کودکی بر اندیشه های بزرگ سالی در دنیای سیاست است. فیلم فوق العاده به سبکگرایی کارگردان خود وابسته است، رنگها و زوایا و دکورها همه به طور شاعرانه ای در بعد تصویر ادغام شده اند تا یکی از بهترین شاهکارهای بصری را در تصویر گرایی شاهد باشیم. وقتی به عمق تصاویر و زوایای دوربین نگاه می کنیم یک اثر خارق العاده را شاهدیم، استفاده از فضاهای مکعب شکل با فضای سرد و خالی در عمق آنها ، سردی و سکون محیط زندگی این مردم در آن دوران را نشان میدهد. ترس و تزویر نه فقط در شخصیت بلکه در فضای فیلم نشان داده می شود، رنگ های تیره و خاکستری ، سایه های بلند و هراسناک ، نورهای سرد که از میانه پنجره های کوچک سازمانهای دولتی به سختی به داخل هجوم می آورند . این سایه ها به راستی دهشتناکند ولی زمانی که شاگرد از ابهت سایه "موسیلینی" سخن می گوید ، و با سایه اش تمثیل سایه "موسیلینی" را بر دیوار خانه تجسم می کند، به ناگهان استاد پنجره اتاق را باز می کند و نور به داخل می آید و سایه به سرعت محو می شود. دیکتاتوری که سایه اش از خودش مخوف تر است با تابیدن نور آگاهی بر دل مردم قابل شکست است.
فیلم ساز در این فیلم نه با دیالوگ بلکه با قدرت تصویر استدلال می کند ، برهان و دلیل می آورد و بیان مسئله می کند . تصاویر آنقدر گویا هستند که کلام در میانه آنها گم می شود ، تصاویر حرف می زند و دیالوگها سکوت می کنند، شاید با این کار احترام تصاویر نگه داشته شود. لازم نیست بشنوید ، فقط ببینید ، صحنه ها و محیط ها و کشورها و اجتماعات را . هر یک برای خود از لحاظ تصویری شناسنامه دارند ، محیط یکدست سفید دیوانه خانه را با محیط یکدست سیاه نظمیه را مقایسه کنید. آدم ها در میانه تصا ویر نقش سیاه لشکر را دارند و تصاویر نقش اصلی را. صحنه ای در فیلم هست که "ژان لویس" در سالن رقصی در پاریس در میان جمعیت رقاصان احاطه می شود. صحنه را از بالا می بینیم، یک "فاشیست پیرو" در میانه گرداب عظیم لیبرال ها.
امتیاز من: 9
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر