۱۳۸۸ آذر ۲۷, جمعه

The Prisoner





سریال کوتاه "زندانی" محصول سال 2009 و شبکه "AMC" می باشد. داستان سریال از انجایی شروع می شود که فردی به نام"6" از خواب بیدار شده و خود را در میانه بیابانی لم یزرع  میابد.او با پیرمردی مواجه می شود که توسط افرادی تحت تعقیب است. "6" خود را به پیرمرد می رساند ولی پیرمرد جان می دهد. "6" در میانه بیابان دهکده ای زیبا را میابد، با خانه های ویلایی و نخل های زیبا ، خیابانهای تمیز و مردمی شاد و خوش پوش. افرادی که در این دهکده زندگی می کنند به جای نام و نام خانوادگی فقط یک شماره را به عنوان اسم خود یدک می کشند. این دهکده توسطی فردی به نام "2" اداره می شود. "2" با نقش آفرینی بی نظیر "سر ایان مککلن" همچون پادشاهی در کاخ زیبای خود با فرزند و همسرش زندگی می کند. "6" از " 2" می خواهد که راه خروج از این روستا را به او نشان دهد. او معتقد است که به این دهکده تعلق ندارد ولی "2" به او می گوید که او نیز یکی از ساکنان این دهکده است ، او اینجا خانواده دارد و کسانی در این دهکده هستند که او را دوست می دارند. از طرفی "6" رویا هایی از زندگی خود در نیویورک و آشناییش با یک دختر می بیند ، تشابه رویاهای او با رخداد هایی که در دهکده می گذرد او را به فکر می اندازد که  کدام از اینها واقعی است و به راستی او کجاست؟
 این سریال بازسازی سریال موفقی به همین عنوان از کشور انگلستان است. البته شاید اسم بازسازی را نتوان بر این سریال گذاشت چون تفاوت های عمده ای با سریال قدیمی دارد. داستان سریال تغییرات زیادی کرده تا با ذائقه مردم عصر حاضر تطابق بیشتری داشته باشد.چیزی که شاید در هر دو سریال وجود دارد رابطه انسانی "6" و "2" است . البته در سریال جدید این رابطه شکلی تئاتر وار همراه با دیالوگهای پی دی پی و و گاهی مبهم بین زندانی و زندان بان گرفته است. شاید اگر هنر بازی گری "جیمز کویزل" به غنا و مهارت " ایان مککلن" بزرگ بود تعامل این دو بیشتر از هر چیز ما را به یاد تئاتر های دو نفره "براد وی" می انداخت.و اما نکته ای دیگری که اینبار باعث برتری نسخه پیشین است ابتکار و نو آوری و جلو تر بودن از عصر خویش است. "پاتریک مکگوهان" در سال 1969 اثری خلق کرده بود که تا سالها بعد مورد ارجاع توسط فیلم ها سریالهای متعدد قرار گرفت . و اما اثر جدید با وجود تمام نو آوری ها در هر صورت روی دوش سریال ماقبل خود حرکت می کند. کسانی که پایان این سریال را گیج کننده و مبهم می داند، باید پایان نسخه اصلی را ببینند که به اندازه قسمت اولش مبهم و سوال بر انگیز بود. در هر صورت این سریال توسط افرادی خلق شده بود که چندان به دادن جواب فائل نبودند و بیشتر به تفکر و برداشت های شخصی از این تفکرات اعتقاد داشتند. می توان گفت این سریال بیش تر از اینکه به یه محصول تصویری شبیه باشد به یک اثر ادبی یا هنری در غالب نمایش زنده روی صحنه شبیه است ، فقط هنر تصویری به کمک ما آمده تا تصورات حاصل از توهمات شخصیتها را بهتر درک کنیم.
"سر این مککلن" کاملا شکسپیری نقش آفرینی کرده و  این شکل بازی را با خودآگاهی  کامل انجام داده. دیالوگهای طولانی و در عین حال کمک گرفتن بیش از حد از فن بیان و حرکت ندادن اضافی دستها و دی عین حال استفاده به نهایت از چشمها و میمیک صورت او را در شکل دادن این شخصیت منحصر به فرد یاری داده. "سر ایان مککن " آنقدر استاد هست که با تغییر تن صدای خود شخصیت خود را در ثانیه تغییر دهد او همواره بین یک دیکتاتور مرموز و قابل احترام و شخصیتی دیگر که برای ما تا پایان سریال مشخص نمی شود در حرکت است. از اینها گذشته شاید فقط دیدن سیمای زیبای "مککلن" با آن موهای یکدست سفیدش و چشمان آبی آسمانیش ، در حالی که کت سفید بر تن چهار شانه اش پوشیده و عصایی چوبی بر دست گرفته غنیمت است. این بار ما می توانیم این بازیگر کارکشته را که راهی طولانی از سالن های تئاتر انگلستان تا فیلم های پر خرج هالیوودی طی کرده ، نه در یک فیلم دو ساعته بلکه در سریالی 6 قسمتی ببینیم. با وجود تمام انتقادات این سریال دو چیز قابل توجه دارد ، پایانی بی نظیر و بازیگری بی نظیر.    

سختی دیالوگها: 3.5
مخاطب: خاص



 


هیچ نظری موجود نیست: