۱۳۸۹ خرداد ۱۳, پنجشنبه

Big Love


http://persianisland.blogspot.com
سریال" عشق بزرگ" محصول سال 2006 و شبکه HBO  می باشد. داستان از سه خانه در جوار یک دیگر شروع می شود، در هر یک از این خانه ها زنی خانه دار با تعدادی بچه با سنین مختلف زندگی می کنند. "بیل هنریکسون" صاحب فروشگاهای زنجیره ای لوازم ساختمانی، تنها مردی است که به این سه خانه رفت آمد دارد ، با این تفاوت که برای ورود به این خانه ها ، همیشه از یک در و یک خانه استفاده می کند، و برای ورود به دو خانه دیگر از حیاط پشتی خانه ها که به هم متصل است بهره می برد. "بیل هنریکسون" یک چنده زنه است و از همه مهمتر یک "مورمن" ( پیروان دینی تاسیس شده توسط "جوزف اسمیت") است. او سه زن و نه فرزند دارد و مانند بقیه "چند زنه ها" در ایالت "یوتا" این موضوع را از ترس آبروی خود و همین طور تعقیب نهاد های امنیتی پنهان می کند. "بارب" زن مسن تر و قانونی "بیل" می باشد، او به نوعی رئیس دو زن دیگر می باشد ، برنامه ریزی های مختلف این سه زندگی مختلف زیر نظر "بارب" انجام می شود، این که "بیل" باید چه شبی به چه خانه ای برود و یا اینکه مسئولیتهای مختلف خانه و نگهداری بچه ها توسط چه کسی انجام گیرد همه توسط"بارب" و البته با مشورت دو زن دیگر انجام می شود. "نیکی " زن دوم کمی زرنگ و مکار است ، پدر او "رومن گرنت" رهبر یکی از شاخه های کلیسای "مورمن" ها می باشد، که چند همسری را ترویج می کنند. او فردی مسن ولی مقتدر و حیله گر است، و با "بیل هنریکسون" دشمنی بسیاری دارد که ریشه آنها به سالها قبل بر می گردد. زن آخر و جوان تر "بیل" "مارجین " نام دارد که ساده و سر به هوا است. زندگی " بیل هنریکسون" پیچیده تر از آن است که تصور آن می شود.
http://persianisland.blogspot.com


http://persianisland.blogspot.com
 "مارک آلسن " و " ویل شفر" مدت زیادی را صرف تحقیق در پدیده چند همسری و روابط و خصوصیات "مورمن" ها کردند. آنها نمی خواستند تا سریال آنها جبهه گیری خاصی در مورد این پدیده داشته باشد و در صدد بودند هر آنچه هست با تمامی خوبی ها و بدی هایش به تصویر کشند. در هر حال فضایی که در سریال تصویر شده فضایی عجیب با انسانهایی عجیب است ، انسانهایی که شاید در مجاورت ما زندگی می کنند ولی ما از ماهیت آنها اطلاع نداریم.زندگی "بیل هنریکسون" با تمام همسایگانش فرق دارد ، او نیز مانند سوپر قهرمان ها دو جامه بر تن می کند، یکی جامه مردی موفق، روشنفکر و تک همسر که به نگاه دیگران زندگی بی نقصی دارد و دیگری جامه مردی چند همسر و دین مدار ، که با مشکلات متعددی در زندگی خود روبروست." بیل" باید از یک طرف خرج سه خانواده با بچه های قد و نیم قد را در آورد، مشکلاتی که بین زنها بوجود می آید را سرو سامان دهد، به بچه ها و نیاز های آنها رسیدگی کند و در عین حال باید شرکت بزرگ خود را با مشکلات فراوان اداره نماید و در آخر باید مواظب باشد که کسی به چند همسری او پی نبرد ، که در این صورت نه تنها تجارت و زندگی خود را از دست می دهد بلکه باید منتظر تعقیب های قضایی باشد. از طرف دیگر "بیل" پدر سالخورده ای دارد که او نیز چند همسر دارد و مدام برای "بیل" ،پسرش، مزاحمت های مختلفی ایجاد می کند.
persianisland.blogspot.com 
سریال کلکسیونی از بازی های فوق العاده است، "بیل پکستون" در نقش "بیل هریسون" نقش مردی را بازی می کند که سعی می کند شوهری خوب و پدری نمونه برای تمام خانواده بزرگش باشد، ولی با وجود اراده و ایمان بی نهایتش گاهی از فشار زندگی به مرز جنون می رسد."هری دین استنتون" در نقش رهبر فرقه مذهبی به زیبایی نقش فردی را بازی می کند که در میانه توجیهات دینی اهداف مافیایی و قدرت طلبانه خود را اجرا می کند."داوی چیس" در نقش همسر پانزده ساله رهبر فرقه، به زیبایی نقش دختری حسود، فتنه گر و مکار را بازی می کند، دختری که با دروغ ها و غیبت های خود آتش به زندگی دیگران می اندازد. "کلویی سویگنی" در نقش زن دوم "بیل" بازی بی نظیری از خود ارائه می دهد و در آخر "الن برستین" در نقش مادر شکاک و بد اخلاق "بیل" فوق العاده است. "تام هنکس" تهیه کننده سریال دورانی از بچه گی خود را در محیط با باور های "مورمن ها" گذرانده ، البته همه "مورمن ها" به چند زنی اعتقاد ندارند و "مورمن های بنیاد گرا" جزو این فرقه محسوب می شوند ، ولی در هر صورت "هنکس" خاطره خوشی از آن روزگار ندارد.
http://persianisland.blogspot.com
http://persianisland.blogspot.com
این سریال هر آنچه را که از شبکه ای به نام HBO  انتظار داریم برآورده می کند، بازی های فوق العاده ، داستانی فوق العاده که بدون محافظه کاری های معمول و بدون پرده پوشی داستان خود را تعریف می کند، و دیالوگهای فوق العاده . داستان " عشق بزرگ " فقط درباره دنیای عجیب چند همسر ها نیست ، بلکه از رابطه و برخورد این دنیا با دنیای تک همسره ها و تقابل پنهان دو دیدگاه با یکدیگر است.
http://persianisland.blogspot.com
امتیاز: 9
مخاطب: خاص +$1
سختی دیالوگها: 4


  دیالوگ برگزیده:
سارا: چرا ما نمی تونیم مثل بقیه پرستار بچه استخدام کنیم
بارب: چون ما مثل بقیه نیستیم.
***
رومن: خوب گوش کن پسر، یه قانون بشر وجود داره، یه قانون خدا..و فکر کنم تو بدونی من کدوم طرفیم.
***
سارا: ازدواج کردن ، چه حالی داره؟
راندا: البته ما فعلا نامزدیم، یه اسم الکی واسش گذاشتیم تا قانون رو دور بزنیم تا 16 سالم بشه... البته کسی مجبورم نکردا.. بقیه زنها از من متنفرن، چون "رومن" پیر منو از همشون بیشتر دوست داره.
سارا: تو هم دوستش داری؟
راندا: اون با من خوبه. بزرگترین آزادی ما ، فرمان برداری ماست.

هیچ نظری موجود نیست: